چرا در بهاییت حجاب نیست؟

ایا فکر می کنید که حجاب یک محدودیت است یه نه ؟

من خودم با اینکه دختر 22 هستم تا نه سالگی مثل یه پسر  بودم و همیشه موهامو را مانند پسرا کوتاه می کردم و بلوز و شلوار پسرانه می پوشیدم و گوشهام با اینکه از نوزادی سوراخ بودند و گوشواره هم داشتم ولی هیچ وقت گوشواره به گوشم نمی کردم و تا این حد کار های پسرونه می کردم که توی جیب شلوارم یک دسته کلید می ذاشتم تا وقتی راه می رم صدا بده .  

وقتی به من گفتن که دیگه به سن تکلیف رسیدی باید چادر سرت کنی خیلی ناراحت شدم نه از اینکه دخترم بلکه چرا باید حجاب داشته باشم و برای این دوست داشتم پسر باشم تا از حجاب فرار کنم. 

 به زور یک روسری سرم کردم . اولا خیلی سخت بود اخه هیچ دوست دختر نداشتم وهمه دوستام پسر بودند وبا هم فوتبال بازی می کردیم و از خاله بازی و بازی با عروسک بیزار بودم و از ناز نازو بودن دختر ها متنفر بودم چو ن با رفتار های دخترونه زندگی نمی کردم ولی مجبور بودم که دختر باشم و مثل دختر رفتار کنم خلاصه بگم بابا ، اهل حجاب نبودم ولی کم کم دیدم نگاه طرف مقابل فرق داره  هر چند من خودم را از انها می دونستم ولی انها من رو از خودشون نمی دونستند و چون توی محیط ، با مردا اشنا بودم حسشون رو تشخیص می دادم هنوز که هنوز ه می تونم حس انها را تشخیص بدم البته همه دختر ها این تشخیص رو دارند. تازه حالاهم بعضی کارام سبک پسراست ! ولی نیاز حجابو بدون تقلید از جایی یا چیزی در خودم حس می کنم.  چون اون وقتها علاقه به خوندن نداشتم تازه گوشم به این چیزها بدهکار نبود .ولی فهمیدم  یک اصل برای ازادی زن و دختر تنها حجاب هست ، وقتی با چادر می رم بیرون کسی جرات نداره با صدای بلند با من حرف بزنه یا اینکه به من نگاه کنه. 

 به  قول استادمون شکار (زن) رو نزد شکارچی ( مرد ) قرار دادن هنر نیست بلکه اگه بتونی اون را در امان قرار بدی کار مهمی کردی ، درسته یا نه ؟ نظرت چیه ؟

پس بهاءالله و علی محمد چه فکری کردند و حجاب رو برای زن ها برداشتند ؟ 

من که فکر می کنم تا خودشون از زنها بیشتر بهره ببرند .همه خلق خدا رو ببینند .بگو ببینم کدوم دخترا می تونند هر جایی برند بدون اینکه کسی جلوشون رو بگیره ازار به انها برسون الف یا به ؟

   الف

   ب